تبریز شهر قدیمی و پایتخت ادوار گذشته ایران همچنان همانند گذشته ها خون هنر، فرهنگ و رنگ ها در رگ های آن جاری است.

به گزارش صفای خبر؛ تبریز، شهر ساختمان های قدیمی و کوچه‌های پرپیچ‌وخم و پیشرفت های چشمگیر و تمیز، این روزها حال‌و‌هوای دیگری دارد. انگار هر گوشه‌اش دارد قصه‌ای تازه تعریف می‌کند. از همان اول صبح که آفتاب پایش را به حیاط خانه‌های قدیمی و پنجره آپارتمان ها می‌گذارد، صدای ساز و آواز و جنب و جوش مردم از دور‌دست‌ها می‌آید. انگار تبریز دارد خودش را برای یک روز پررنگ‌و‌نقش آماده می‌کند. در شهری که زندگی می کنم انگار روایتگری می شوم که هر روزش روایتی تازه دارد و دلم می خواهد هر روز روایتی تازه داشته باشم و امروز روز روایت فرهنگ، هنر و موسیقی است.

 

موسیقی؛ نفسِ تبریز

صبح زود که از خواب بیدار شدم و بعد خرید نان و دم کردن چایی و صرف صبحانه، رفتم به سمت خانه استاد نوایی، نوازنده قدیمی تار تبریز، پشت در که ایستادم، صدای تارش مثل رودخانه‌ای روان بود که از دل کوچه‌ها می‌گذشت. زنگ را که زدم در را باز کرد، با همان لبخند همیشگی‌اش گفت: «خوش آمدی! امروز می‌خواهیم یه کار تازه رو تمرین کنیم.» استاد رحیم این روزها مشغول آموزش به جوان‌هایی است که دلشان می‌خواهد موسیقی آذری را زنده نگه دارند. می‌گوید: «موسیقی، نفس تبریزه. اگه این نفس قطع بشه، شهرمون بی‌روح میشه. کلی تمرین سخت کردیم و  بعد از نوشیدن چای دبش خداحافظی کردم.

نگارگری؛ رنگ‌های زندگی

از خانه استاد نوایی که بیرون زدم، راهی کارگاه نگارگری خانم نیکزادیان شدم. کارگاهش پر از بوم‌های رنگارنگ بود. هر کدام از نقاشی‌هایش انگار یک قصه از تبریز قدیم رو تعریف می‌کرد. استاد می‌گفت: «من دوست دارم با رنگ‌ها، تاریخ شهرم رو زنده نگه دارم. هر خط و هر رنگ، یه خاطره هست.» توی کارگاهش چند تا از شاگردانش مشغول نقاشی بودند. یکی داشت طرح یک مسجد قدیمی رو که شبیه مسجد کبود یا همان گوی مچید بود را می‌کشید، دیگری در حال کشیدن نقش‌ونگارهای فرش‌های آذربایجانی بود. انگار هر کدام از این نقاشی‌ها، پنجره‌ای بود به گذشته‌های دور. استاد نیکزادیان در کنار معلولیتش که بیماری اس ام ای داره یک استاد به تمام معنا در حوزه نقاشی و به خصوص نگارگریه و خرج خانواده خودش را هم میده اما با این حال رنگ های زندگی در تبریز را همچنان رنگی نگه داشته و این کارش من را مجذوب خود کرده.

شعر و ادب؛ قلب تبریز

بعد از کارگاه استاد نیکزادیان، سری به قهوه‌خانه معروف «باستان» زدم. این قهوه‌خانه سال‌هاست که محل تجمع شاعران، هنرمندان و ادیبان تبریزه.  آنجا، آقای طوسی، شاعر جوان شهر، داشت شعرهای تازه‌اش رو برای دوستانش می‌خواند. صدای گرمش توی فضای قهوه‌خانه می‌پیچید و همه ساکت شده بودند تا گوش کنند. شعرهایش پر از عشق به تبریز بود. می‌گفت: «تبریز، شهر شاعره. هر کی توی این شهر زندگی کنه، یه جورایی شاعر میشه.» از استاد شهریار بگیر تا ما شاعران نسل جوان.

 

صنایع دستی؛ هنر دستان تبریزی‌ها

مقصدم  بعدی ام بازار قدیمی تبریز بود. توی بازار، مغازه‌های کوچک و بزرگ پر از صنایع دستی بود. از فرش‌های دستباف گرفته تا سفال‌های زیبا و چرم‌های نقش‌دار. آقای خادم، یکی از فروشنده‌های قدیمی بازار، داشت برای توریست‌ها از تاریخچه فرش‌های آذربایجانی می‌گفت. می‌گفت: «این فرش‌ها فقط یه کالا نیستن، این‌ها تاریخ و فرهنگ ما رو با خودشون حمل می‌کنن.

تبریز شهر رنگ‌ها و آواها

تبریز، این روزها پر از زندگی و هنره. از موسیقی‌اش بگیر تا نقاشی‌ها و صنایع دستی‌اش، همه و همه دارن قصه‌های قدیمی رو با زبانی تازه تعریف می‌کنن. انگار تبریز، شهر رنگ‌ها و آواها، داره خودش رو برای آینده‌ای پررنگ‌تر آماده می‌کنه.

تبریز، این شهر پرجنب‌وجوش، انگار هیچ‌وقت خسته نمی‌شه. هر گوشه‌اش یه داستان داره، هر کوچه‌اش یه آهنگ. بعد از گشتن توی بازار و گوش دادن به قصه‌های آقای خادم، تصمیم گرفتم سری هم به یکی  دیگر از نگارخانه‌های معروف شهر بزنم. نگارخانه‌ای که این روزها میزبان نمایشگاه آثار هنرمندان جوان تبریزه.

 

نگارخانه هنرهای معاصر؛ پنجره‌ای به دنیای نو

نگارخانه را که می دیدی انگار آرامش خالص به آدم تزریق می شد .

توی نگارخانه، حس دیگری داشتم ، دیوارها پر از تابلوهای مدرن و مفهومی بود. هر کدوم از آثار انگار یه پیام داشت، یه حرف تازه. یک خانم  جوانی بود که به اسم لیلا صدایش می زدند، از هنرمندان جوانی بود که کنار اثرش ایستاده بود و برای بازدیدکنندگان توضیح می‌داد. اثرش ترکیبی از رنگ‌های تند و طرح‌های سنتی بود. می‌گفت: «من دوست دارم هنر قدیم و جدید رو باهم ترکیب کنم. می‌خوام نشون بدم که تبریز فقط گذشته‌اش قشنگ نیست، آینده‌ش هم می‌تونه پررنگ باشه.

توی نگارخانه، جوان‌های زیادی بودند که با دقت به آثار نگاه می‌کردند. بعضی‌ها هم دوربین به دست و گوشی به دست، مشغول  فیلم و عکس گرفتن بودند. انگار هر کدام از این آثار، یه جورایی قلب تبریز رو به تصویر می‌کشید.

بسیاری از هنرمندان هم دغدغه اقتصادی داشتند و می گفتند که از هنر هیچ پولی عایدشان نمی شود و همیشه شرمنده خود و خانواده شان هستند و به یکی از مدیران اداره کل ارشاد که برای دید ن آثار آمده بود شاکی بودن و طلب حمایت می کردند.

 

تئاتر خیابانی؛ هنری که به کوچه‌ها می آید

از نگارخانه که بیرون زدم، صدای تشویق و خنده‌ای از سالن تئاتر شهر که نزدیک نگارخانه بود به  گوشم خورد. رفتم تا ببینم قضیه چیه، گروه تئاتر خیابانی مشغول اجرای یه نمایش طنز بود اما  انگار تمرین می کردند و تمرینشان هم در سالن اصلی بود . یک آقا پسر به اسم رضا کارها را مدیریت و هندل می کرد من را که از دور دید گفت خوش آمدید بفرمایید داخل مردم وبچه ها هم اینجا هستند و به تماشای تمرینمان می آیند تو مسیر تا رسیدن به سالن که چای به دست هم بود برایم گفت که در تبریز تئاتر خیابانی کم هست و جا برای تمرین هم نداریم و اینجا مشغول هستیم تا یک ویژه برنامه که اثر را به اجرا دربیاوریم. مردم دورتادور جمع شده بودند و با دقت به بازی هنرمندان نگاه می‌کردند. نمایش درباره زندگی روزمره مردم تبریز بود، با کلی شوخی و خنده. آقای رضا، کارگردان گروه، بعد از اجرا بهم گفت: «ما می‌خوایم هنر رو به کوچه‌ها بیاریم. می‌خوایم مردم با تئاتر آشنا بشن و ازش لذت ببرن البته با کمک مسئولان و حمایت های مردم.

 

غذاهای محلی؛ طعمی که نمی‌شه فراموش کرد

بعد از تماشای تئاتر، حسابی گشنه شده بودم. رفتم به سمت یکی از رستوران‌های قدیمی تبریز  نزدیک بازار که معروفه به غذاهاش خوشمزه‌اش. توی منو، کلی غذاهای محلی بود: کوفته تبریزی، دلمه، و البته آش های بی‌نظیرش. حسن آقا، صاحب رستوران، با غرور می‌گفت: «ما اینجا سعی می‌کنیم طعم واقعی تبریز رو به مردم نشون بدیم. هر لقمه‌ای که می‌خورین، یه جورایی تاریخ و فرهنگ ما رو با خودش داره.

یک کوفته تبریزی با آش رشته بر بدن زدم و دلی از غذا در آوردم ، انصافا طعم غذاها نسبت قیمت هایش عالی بود و اقتصادی.

 

تبریز؛ شهری که همیشه زنده‌ست

تبریز، این شهر پر از رنگ و آهنگ، انگار هیچ‌وقت نمی‌خواد بخوابه. از موسیقی‌اش بگیر تا نقاشی‌ها، تئاتر و غذاهایش، همه‌چیز داره نشون می‌ده که این شهر چقدر زنده‌ست. مردمش با عشق به فرهنگ و هنرش نگهش داشتن و حالا دارن آن را به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنن.

تبریز، شهری با تمدن غنی و کوچه‌های قدیمی، حالا با هنر و فرهنگش داره به آینده نگاه می‌کنه. آینده‌ای که پر از رنگ‌ها و آواهای تازه هست، آینده‌ای که در آن، تبریز همون‌جور که بوده، پررنگ و پرجنب‌وجوش باقی می‌مونه.

تبریز، این شهر تاریخی و پرجنب‌وجوش، نه تنها در قلب مردمش، بلکه در آمار و ارقام هم جایگاه ویژه‌ای داره. بیایید یه نگاهی به بعضی از آمار و ارقام جالب در مورد فرهنگ و هنر تبریز بندازیم تا ببینیم چقدر این شهر در این زمینه‌ها پیشرفت کرده و چقدر داره تلاش می‌کنه تا هنر و فرهنگش رو زنده نگه داره.

 

آمار موسیقی و هنرهای نمایشی

تبریز بیش از ۵۰ گروه موسیقی فعال داره که در سبک‌های مختلف، از موسیقی سنتی آذربایجانی تا موسیقی مدرن، فعالیت می‌کنن. این گروه‌ها سالانه بیش از ۲۰۰ کنسرت در سطح شهر و حتی خارج از کشور اجرا می‌کنن.

در زمینه تئاتر، تبریز چندین گروه تئاتر حرفه‌ای داره که سالانه بیش از ۱۰۰ اجرای خیابانی و سالنی برگزار می‌کنن. این گروه‌ها در جشنواره‌های ملی و بین‌المللی هم شرکت می‌کنن و تا به حال جوایز بسیاری رو کسب کردن.

 

آمار هنرهای تجسمی و نگارگری

تبریز  چندین نگارخانه فعال داره که ماهانه میزبان حداقل ۱۰ نمایشگاه هنری هستن. این نمایشگاه‌ها آثار هنرمندان محلی و حتی بین‌المللی رو به نمایش می‌ذارن.

در سال ۱۴۰۲، بیش از ۵۰۰ هنرمند تجسمی از تبریز در جشنواره‌های ملی شرکت کردن و ۱۰۰ اثر از آن ها به مرحله نهایی راه پیدا کردن.

 

آمار صنایع دستی

تبریز به عنوان یکی از قطب‌های صنایع دستی ایران شناخته می‌شه. در سال ۱۴۰۲، بیش از ۱۰۰۰ کارگاه صنایع دستی در تبریز فعال بودن که محصولاتی مثل فرش‌های دستباف، سفال‌های سنتی، و چرم‌های نقش‌دار تولید می‌کنن و صادرات صنایع دستی تبریز در سال گذشته به بیش از ۲۰ میلیون دلار رسید که نشان‌دهنده اهمیت این صنعت در اقتصاد شهره.

 

آمار کتاب و ادبیات

تبریز بیش از ۳۰ کتابخانه عمومی داره که در مجموع حدود یک میلیون جلد کتاب رو در خودشون جای دادن. این کتابخانه‌ها سالانه میزبان بیش از ۱۰۰ مراسم شعرخوانی و کتاب‌خوانی  و به تازگی و در سال ۱۴۰۳ هم که طرح نویی است کتابخانه ها حتی در روستاهای اطراف شهر هم میزبان بسیاری از کلاس ها و سایر فعالیت ها به جز کتابخوانی و امانت کتابه.

در سال ۱۴۰۲، بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب توسط نویسندگان تبریزی از جمله خانم آخوندزاده که بانوی توانمند هست، منتشر شد که شامل آثار ادبی، تاریخی، و فرهنگی می‌شه و این روند کم و بیش در سال ۱۴۰۳ هم تا حالا تکرار شده.

 

آمار گردشگری فرهنگی

تبریز به عنوان پایتخت فرهنگی ایران سالانه میزبان گردشگران داخلی و خارجی‌ست. بسیاری از این گردشگران برای دیدن جاذبه‌های فرهنگی مثل بازار تاریخی تبریز، موزه‌ها، مناظر و طبیعت اطرافش و نمایشگاه‌های هنری به این شهر سفر می‌کنن.

در سال ۱۴۰۲ و ماه های طی شده سال ۱۴۰۳، بیش از ۱۰۰رویداد فرهنگی و هنری بزرگ در تبریز برگزار شده که شامل جشنواره‌های موسیقی، تئاتر، و هنرهای تجسمی می‌شه.

آمار آموزش هنر

تبریز  چندین آموزشگاه هنری و هنرستان داره که سالانه تخین زده بیش از ۵۰۰۰ هنرجو در رشته‌هایی مثل موسیقی، نقاشی، تئاتر، و صنایع دستی آموزش می‌بینن.

در سال ۱۴۰۲، بیش از ۱۰۰۰ هنرجو از این آموزشگاه‌ها  و هنرستان ها، فارغ‌التحصیل شدن و بسیاری از آن ها وارد بازار کار هنری شدن. البته به امید آن که بازار هنری هم وضعش خوب بشه.

تبریز؛ شهری که با عدد و رقم هم حرف می‌زنه

تبریز، این شهر پر از رنگ و آهنگ، نه تنها با هنر و فرهنگش، بلکه با آمار و ارقامش هم داره نشون می‌ده که چقدر زنده و پویاست. از موسیقی و تئاتر بگیر تا صنایع دستی و کتاب، همه‌چیز داره نشون می‌ده که تبریز چقدر به هنر و فرهنگش اهمیت می‌ده.

تبریز، شهری که همیشه در حال حرکت‌ست، داره با عدد و رقم ثابت می‌کنه که فرهنگ و هنرش نه تنها زنده‌ هست، بلکه روز به روز در حال رشد و پیشرفته. این شهر، با همه‌ی تاریخ و فرهنگ غنی‌اش، داره به آینده‌ای پررنگ‌تر با آمدن بهارهای جدید، نگاه می‌کنه.

  • نویسنده : مجتبی میرزائی
  • منبع خبر : صفای خبر