شب چله به عنوان بلندترین شب سال، برای ایرانیها پر از خاطره است.
یادش بخیر، صفا وصمیمیت قدیمیها
کمرنگ شدن رسوم چله درشرایط فعلی
شب چله به عنوان بلندترین شب سال، برای ایرانیها پر از خاطره است.
در زمانهای قدیم ، انداختن سفره شب یلدا، تزئین انار شب یلدا و گوش دادن به شعربه ویژه حافظ خوانی وفال حافظ و قصه گویی های زیر کرسی وقصه خوانی وشاهنامه خوانی بود که درشرایط کنونی وبا توجه به صنعتی شدن زندگی ها ،امروزه ،رنگ وبوی دیگری گرفته است.
از جذابترین آیینهای شب یلدا یا شب چله، سفره و خوردنیهای آن است. سفره شب یلدا شامل میوههای مخصوص، آجیل مخصوص و دیگر تنقلات است.
انار
انار میوه اصلی سفره شب یلدا ست. پیشینیان انار را میوه باروری و برکت میدانستند.
هندوانه
هندوانه هم مثل انار میوه مخصوص سفره یلدا ست.
میوههایی مثل پرتقال و انواع مرکبات، سیب، خرمالو، گلابی و حتی لبو و کدو تنبل میتوانند جایی در سفره یلدا داشته باشند.
آجیل شب یلدا
مغزهایی مثل پسته، گردو، بادام و فندق اجزای اصلی آجیل مخصوص شب یلدا هستند. در کنار اینها انجیر و توت خشک شده هم حاضر اند. از قدیم نخودچی و کشمش در بین آجیل شب یلدا وجود داشته. غیر از اینها گندم و نخود برشته، شاهدانه، تخمه هندوانه و کدو هم جز آجیلهای شب یلدا بوده است.
البته با توجه به گستردگی خانواده ها وآپارتمان نشینی ها ،وگرانی های موجود ،باعث شده است بسیاری ازمردم ،ازبرخی موارد اشاره شده درسفره خود نداشته باشند.
شب یلدا در آذربایجان شرقی
مردم آذربایجان به هندوانه شب یلدا «چیلله قارپیزی» میگویند. معتقدند با خوردن هندوانه لرز و سرمای زمستان بر تنشان تأثیری ندارد.
در دوران نامزدی از طرف خانواده داماد خوانچه به خانه نوعروس میبرند و سهم او را از چله برایش میفرستند. در نخستین سال ازدواج هم پدر عروس، قبل از غروب آفتاب سهم چله دختر و دامادش را میفرستد. این سهم شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها میکند.
قبلترها که رفت و آمد در زمستان به این آسانی نبود، از اواخر تابستان مقداری هندوانه و خربزه را در توری میگذشتند و از سقف آویزان میکردند یا اینکه در کاه میگذاشتند. این کار با عث میشد میوهها تا زمستان سالم بمانند.
غذاهای مرسوم این شب شامل، برنج، مرغ و آش شیر است.
بزرگ خانواده هنگام بریدن هندوانه میگوید: «قادا بلامیزی بو گئجه کسدوخ» (بلایای خودمان را امروز بریدیم) و شگون و میمنت را به جمع اضافه میکند.
زنان معمولا تا پایان چله کوچک، خانهتکانی نمیکنند. آنها اعتقاد دارند که خانهتکانی در طول این دو چله موجب نفرین شدن از طرف چله میشود.
بهروز خاماچی پژوهشگر آداب و رسوم دیرین آذربایجان می گوید: جمع شدن دور کرسی، رفتن به منزل بزرگ خانواده و ایل و طایفه، برگزاری مراسم جشن و عروسی در این شب، برگزاری برخی مسابقات هیجانانگیز نظیر اسبسواری، تیراندازی از جمله آداب و رسوم این شب در آذربایجان است.
محمد تقی سبکدل ،عضو دایره المعارف ایران شناسی می گوید: در تبریز نیز در موسم یلدا «عاشیقها» مینوازند.
قصه هایى مثل «کوراوغلو» و قصه هاى مهر و محبت شبیه «قربانى و پرى» از قصههاى مشهور عاشیق هاست که مملو از عشق به میهن، نکات اخلاقی و ارج گذاری به بزرگان و ادب آموزی و فرهیختگی به کودکان به عنوان مردان و زنان آینده است.
ناصرعلی نژاد مدرس دانشگاه نیز می گوید: در سالهای دور، تنقلات شب چله، به تخمه، پشمک، سنجد، قیسی، برگه زردآلو، بادام و گردو ختم میشد.
ما اکنون، در سفره شب یلدای مردم آذربایجان انواع آجیلهای تشریفاتی نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو و انواع میوههای گرمسیری نظیر، پرتقال، نارنگی، و حتی موز و نارگیل را میتوان مشاهده کرد.
علی نژاد می گوید : مراسم یلدا در آذربایجان که به «چیله گئجهسی» معروف است زمینهای برای گرد آمدن اعضای خانواده فراهم میکند، ولی این آداب و رسوم سال به سال در بین مردم این استان کمرنگتر میشود.
وی معتقد است :غذای مخصوص شب یلدا نیز در قدیم کوفته تبریزی و بورانی بود و با حضور بر سر سفره اعضای هر خانه این غذاها مشاهده می شد.
شب چله واستاد شهریار
استاد سید محمد حسین شهریار؛ شاعر شیرین سخن آذربایجان شبنشینیهای زمستان و نقل داستانها و روایات را در منظومه پایدار «حیدربابایه سلام» چنین به تصویر منظوم کشیده است:
قــــاریننه گئجـه نــاغیل دینـــده ( آن زمان که مادر بزرگ شبها قصه تعریف می کند)
کولک قالخوب قاپ باجانی دوینده(و آن هنگام که برف و بوران بلند شده و خود را به درو دیوار می کوبد)
من قــاییدوب بیرده اوشــاق اولیدیم( ای کاش دوباره به گذشته باز می گشتم و بچه می شدم)
بیر گول آچوب اوندان سورا سولیدیم( و مانند گل می شکفتم و بعد از آن پژمرده می شدم)
در میان عامه مردم نیز «بایاتی»ها و اشعار منظوم متنوعی رواج دارد که از جمله آنها میتوان به این «بایاتی» اشاره کرد:
چیله چیخار بایراما بیر آی قالار( وقتی «چله» تمام شد یک ماه به عید باقی میماند. (منظور چله کوچک است)
پینتی آرواد قوورمانی قـــورتارار (زن بدسلیقه گوشتهای ذخیره شده خود را تمام میکند.)
گئدر باخار گودول ده یارماسینا( به «بلغورهای» انبار روی میآورد)
باخ فلکین گردش و غوغاسینا (نظاره کن گردش و غوغای فلک).
شعری هم ازکیان تبریزی
نَــه گــوزلـدی آنـانـیـن اِحسانـی یلدا گئجه سی
اَزدیره خانه صاحیب ، مهمانــی یلدا گئجه سی
گـتـیـره مَجمِئی نی پَشمگی نَن شَب چَه رَه نی
دوزه کیشمیش نُخودی خورمانی یلدا گئجه سی
قارپیزی قاش قاش اِئدیب هَرکسه بیر فال یِتیشه
نــار وِئــــره اَنـجـیـریـلـه آلمانــی یلدا گئجه سی
دویـماق اولـماز آنـانین رَهـلی چاییندان اوزاماُن
اؤد سامـاوردا اولا چــایـــدانــــی یلدا گئجه سی
گـیـردکـان ایشلی کـوکـه یـاغـلی پَنیر ریحانینان
ییه نَـه اولمالـیـدیـــر اَت جانـــی یلدا گئجه سی
ایـده نــی شاهدانانــی سوهانــی دادلی نوغولـی
مِیل اِئله ر کورسو باشیندا هامی یلدا گئجه سی
پَخـله نــی لَب لَبینی سالما نَـظـردن کـــــی دئیم
اولا هَــر درده یَـقـیـن دَرمــــانی یلدا گئجه سی
خـان نَـنـه تـاپـماجــانــی نَـقـل اِئـلیـیـر اولادیـنا
جــوابــی تِـــز تـاپــیـلار آسانــی یلدا گئجه سی
فـال آچـــار اِئــو آقــاسی هَــرکسه بیر نییتی لَن
حافـظـیـن تـا اوخـونـا دیـــوانــی یلدا گئجه سی
یـادیـنـا سالدی ( کیان ) اؤز آنـاسین حَسرتـیـله
حـیـف اولا یـوخدو بئله خاقانـی یلدا گئجه سی
خوش به حال قدیمی ها که درجمع شان ،چه صفا وصمیمیت ورفاقت و
مهربانی داشتند.یادش بخیر ،چه خاطرات زیبایی داشتند.
امیدوارم ،دراین شب بلند،عمرتان مستدام وبلند ،لبانتان خندان ،جیب هایتان پرپول،ودلتان شاد وخرم باشد.الهی آمین یا رب العالمین
- نویسنده : محرم محمدیان
- منبع خبر : صفای خبر
https://safayekhabar.ir/?p=1500
Wednesday, 18 September , 2024