داریم فکر می کنیم ؛ به لحظاتی که اشک ریختیم ...


داریم فکر می کنیم ؛
به لحظاتی که اشک ریختیم …
به لحظاتی که در کنار پنجره فولاد این بیت رو میخوندیم :
میگن
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
هرکی میره کرببلا از حرم رضا میره

به لحظاتی که کنار عمود های مختلف های به یاد عزیزانی بودیم که در کنارمون نبودند

امسال هم اربعین به خاطره ها پیوست …

هم رزمانی که شربت شهادت نوشیدند و در آسمان سرخ شهادت پرواز کردند …

و دوستانی که امسال توفیق شان شد پیاده روی اربعین…

دیگر قرار است یک جمله ی “یادش بخیر” قبل از اربعین ، ماه محرم و صفر سال بعد بیاید …

میانِ همین روزها بود که یاد گرفتم ؛
مهربان تر باشم …
و عاشق شهادت باشیم..

کاش ماه صفر سال بعد ، ماه رسیدن به آرزوی شهادت باشد …
ماهی که تنها اشکِ جاری از چشم ها ، اشکِ شوق رسیدن باشد …
ماهی که تمام دوستان به آرزوی شهادت ، خدمت و بندگی رسیده باشند …
ماهی که …

  • نویسنده : محدثه رجب زاده حصار
  • منبع خبر : صفای خبر